سرمایه گذاری برای تولید
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
سرمایه گذاری برای تولید
  • 1402/05/16
  • - تعداد بازدید: 447
  • زمان مطالعه : 2 دقیقه
همراه با شهدا؛

شهید «علی بینائی»

در طی بیش از سه سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت.

همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و در ادامه نیز با شهدای مدافع حرم استان که در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب(س) در سوریه به شهادت رسیدند و سپس با شهدای استان فارس آشنا شدیم.

این بخش از «همراه با شهدا» به شهید «علی بینائی»، از شهدای هشت سال دفاع مقدس استان فارس اختصاص دارد تا با زندگی و شخصیت این شهید والامقام، بیشتر آشنا شویم.

شهید «علی بینائی»

تاریخ و محل تولد: 31 شهریور سال 1340 در روستای سده از توابع شهرستان اقلید

تاریخ و محل شهادت: 25 فروردین 1361 در عملیات خط پدافندی کردستان در منطقه سردشت

شهید «علی بینائی» 31شهریور سال 1340 در روستای سده از توابع شهرستان اقلید دیده به جهان گشود.

دوران تحصیلی خود را تا مقطع دیپلم در رشته اقتصاد اجتماعی گذراند. 

با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه نبرد شد و سرانجام در 21 سالگی و در تاریخ 25 فروردین 1361 در عملیات خط پدافندی کردستان در منطقه سردشت به شهادت رسید.

بخشی از خاطره یکی از دوستان شهید «علی بینائی»

یکی از دوستان شهید در خاطره خود می گوید:

«علی» هیچگاه حاضر به ایجاد نفاق و اختلاف در بین خانواده و مردم روستا نبود. او همیشه گشاده ‌رو بود و این اخلاق خوب موجب شده بود که خانواده و مردم روستا، علاقه خاصی به او داشته باشند.

«علی» قبل از انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی ‌ها شرکت می‌کرد و برای پیروزی انقلاب، هر کاری که از دستش ساخته بود، انجام می‌ داد.

نامه شهید «بینائی» به خانواده خود: 

خدمت برادر بهتر از جانم.

پس از تقدیم عرض سلام، سلامتی وجود عزیزتان را از خداوند بزرگ مسئلت دارم.

باری برادر جان اگر از حال وضع برادر کوچک خود بخواهی، حالم خوب و ملالی جز دوری وجود عزیزتان ندارم.

باری برادرجان، حالا که این نامه را برای شما می‌نویسم، ساعت 7 است و برق رفته است و با بچه‌ ها پیش هم نشسته ‌ایم و بگو و بخند داریم.

امروز که 10 فروردین سال 1360 است، ساعت 12:30 ظهر ما را تقسیم کردند و از یک لحاظ که به قدرت نزدیک هستیم، خوشبختانه به سنندج افتاده‌ ام و از یک لحاظ هم متاسفانه برای اینکه راهش دور است، خلاصه امیدوارم که ناراحت نباشید، زیرا من خیلی خوبم.

بعد از این ها برادرجان امیدوارم که با خانواده‌ ات سالم باشی.

به پدر و مادر نیکی کن.

والسلام علیکم.

پایان خبر

  • گروه خبری : آخرین اخبار
  • کد خبری : 88323
حمید تهرانی
خبرنگار

حمید تهرانی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

تنظیمات قالب