سرمایه گذاری برای تولید
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
سرمایه گذاری برای تولید
  • 1404/10/01
  • - تعداد بازدید: 83
  • زمان مطالعه : 5 دقیقه
همراه با شهدا؛

با شهید «اسماعیل آهنورد» بیشتر آشنا شویم

در طی بیش از سه سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت.

همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و در ادامه نیز با شهدای مدافع حرم استان که در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب(س) در سوریه به شهادت رسیدند و سپس با شهدای استان فارس آشنا شدیم.

این بخش از «همراه با شهدا»، شهید «اسماعیل آهنورد»، از شهدای هشت سال دفاع مقدس استان فارس اختصاص دارد تا با زندگی و شخصیت این شهید والامقام، بیشتر آشنا شویم.

شهید «اسماعیل آهنورد»

تاریخ و محل تولد: 11 خرداد سال 1334 در شهرستان لار

تاریخ و محل شهادت: 30 دی 1365 در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه

شهید «اسماعیل آهنورد» یازدهم خرداد سال 1334 در شهرستان لار دیده به جهان گشود.

از کودکی بسیار شیرین زبان و خوش خلق بود.

تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم در رشته ی علوم تجربی گذراند.

او در اخلاق و در درس ممتاز بود.

با آغاز جنگ تحمیلی در بسیج نام نویسی کرد و به جبهه اعزام شد.

سال 1365 ازدواج کرد.

وی سرانجام 30 دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 در منطقه ی شلمچه به شهادت رسید.

پیکر پاکش در گلزار شهدای داراب به خاک سپرده شد.

 

بخشی از وصیت نامه شهید «اسماعیل آهن نورد»

بسم الله الرحمن الرحیموصیت‌نامه بنده حقیر اسماعیل آهنورد«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُهمانا خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها در راه خدا جهاد می‌کنند پس (دشمنان دین را) به قتل می‌رسانند و (یا خود) کشته می‌شوند، این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده، و از خدا با وفاتر به عهد کیست؟ پس از این معامله‌ای که کردید بسی شاد باشید که این به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگ است.

با سلام و درود به پیشگاه مقدس آقا امام زمان(عج) و نایب برحقش امام امت خمینى بت‌شکن و شهداء و مفقودین و اسراء و مجروحین و خانواده محترم و معظم آنها. باز هم براى چندمین بار به جبهه آمدم و براى چندمین بار به نوشتن وصیت‌نامه پرداختم.

از شما امت حزب‌الله مى‌خواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشید و از ولایت فقیه و از دولت خدمتگزار خوب حمایت نمایید و اکنون که رژیم آمریکایى صدام به کشور جمهورى اسلامى ایران و انقلاب اسلامى تجاوز کرده است باید بنا به وظیفه شرعى اسلامى و انسانى خود از اسلام و انقلاب دفاع کنیم و به نداى پیامبرگونه امام عزیز که در رابطه با مسئله جنگ فرمودند که امروز رفتن به جبهه از واجبات الهى است و هیچ‌چیز نمى‌تواند مانع از آن بشود لبیک بگوییم.پدر و مادر مهربانم که عمرى براى من زحمت کشیدید. نمى‌دانم چگونه از شما تشکر کنم که حتى نتوانستم یکى از خوبیهاى شما را جبران کنم. بالاخره معذرت مى‌خواهم و از شما مى‌خواهم که مرا حلال کنید. پدرجان و مادرجان اگر خدا ما را شایسته دانست و شهادت در راه خودش نصیب من کرد شما ناراحت نشوید. هرچند که براى شما مشکل است و شما کسى را ندارید و در داراب غریب هستید ولى بایستى عرض کنم که امروز اسلام نیاز بیشترى به ما دارد، چون اگر مانده بودیم فردا بایستى شاهد غریب ماندن اسلام باشیم. صبر پیشه کنید و شکر خدا را فراموش نکنید. اگر خواستید گریه کنید براى غریبى اباعبدالله الحسین(ع) و عزیزانش گریه کنید.

پدرجان و مادرجان، من بنا به تصمیم خودم و با دید کامل و با چشمانى باز به جبهه آمدم و اگر خداى ناکرده کسى خواست شما را از هدف من و راه من منصرف کند و خواستند از انقلاب بدى بگویند من راضى نیستم. افتخار کنید که فرزندى را در راه خدا هدیه کردید. قدر این انقلاب را بدانید. قدر این امام پر رحمت و پربرکت را بدانید. او ما را از ظلمت طاغوت و فساد به نور حقیقت و آزادگى آورد و نوید لقاء خدا را در گوشمان زمزمه کرد و قلبهاى مرده ما را به برکت محمد(ص) زنده کرد. پدرم امیدوارم که اسماعیل‌هایت را همچنان در راه خدا بدهى.برادران و خواهرانم، از شما مى‌خواهم که در مرگ من گریه نکنید و پدر و مادرم را دلدارى دهید و نگذارید گریه کنند چون شهید گریه ندارد. شما را وصیت مى‌کنم به صبر و استقامت، تقوا و ذکر خدا که همانا با یاد خدا قلبها آرام مى‌گیرد و از این سعادتى که نصیب من و شما شد افتخار کنید.اما شما اى همسرم، میخواهم که مرا حلال کنى و صبر پیشه کنى و بدانى که فرداى قیامت در پیشگاه حضرت زهرا(س) و حضرت زینب و ام‌الکلثوم و خانواده محترم شهدا روسفید و سربلند خواهى بود.

در پایان از تمام دوستان و آشنایان و همسایگان مى‌خواهم که اگر از من بدى دیدند مرا حلال کنند. از همگى التماس دعا دارم. خداوند همه کسانى را که در راه اسلام و مسلمین خدمت مى‌کنند موفق بدارد. دعا به جان امام عزیز یادتان نرود.

خداوند یار و یاورتان باشد.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدى حتى کنار مهدى خمینى را نگهداروالسلام على من اتبع الهدى

18/10/1365

پایان خبر

 

  • گروه خبری : اخبار وب دا,آخرین اخبار
  • کد خبری : 141997
حمید تهرانی
خبرنگار

حمید تهرانی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

تنظیمات قالب