جهش تولید با مشارکت مردم
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
جهش تولید با مشارکت مردم
  • 1401/08/02
  • - تعداد بازدید: 42
  • زمان مطالعه : 6 دقیقه

همراه با شهدا/ شهید کمال ظل انوار

.

در طی بیش از دو و
نیم سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع
مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور
میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم
کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس و شهدای مدافع حرم ادامه
یافت.
همچنین در قسمت های قبل با
شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان
گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و
9 شهید مدافع سلامت دانشگاه را در این بخش معرفی کردیم و اکنون
به معرفی دیگر شهدای عزیز استان فارس می پردازیم که این هفته با شهید «
کمال ظل انوار» آشنا می شویم.

 




شهید کمال ظل انوار



تاریخ و محل تولد: 1/6/1332 شیراز



تاریخ و محل شهادت: 19/10/1365 کربلای 5 شلمچه





شهید
کمال ظل انوار در سال 1332 در شیراز دیده به جهان گشود. دوران تحصیلاتش را در همان
شهر شیراز سپری کرد و بعد از اینکه مدرک مهندسی ماشین آلات کشاورزی خود را دریافت
کرد در یک شرکت در آبادان مشغول به کار شد؛ اما بعد از مدتی با تاسیس جهاد سازندگی
به شیراز آمد تا به فعالیت های عمرانی در مناطق روستایی استان بپردازد. او همزمان
به تدریس در هنرستان فنی شهید غفاری کوار نیز اشتغال داشت و در آن زمان تلاش زیادی
در جهت بیداری هنرجویان داشت.



شهید
مهندس کمال ظل انوار از ابتدای جنگ به عضویت بسیج درآمد. در مدت پنج سالی که در
جبهه حضور داشت فعالیت ­های مختلفی همانند مسوولیت هدایت آتش و سپس جانشین
فرماندهی در توپخانه لشکر 19 فجر را بر عهده داشت.



او
چند روز قبل از عملیات کربلای 5 نیز به سمت فرماندهی توپخانه لشکر 19 فجر انتخاب
شد. شهید ظل انوار در ابتدای تشکیل گروه توپخانه 63 حضرت خاتم (ص) یار و همفکر
شهید «حبیب الله کریمی» بود و مدتی نیز فرماندهی مرکز هماهنگی پشتیبانی آتش گروه
توپخانه 56 حضرت یونس (ع) را بر عهده داشت. این شهید والامقام در شب شروع عملیات
کربلای 5 همراه با دو برادر شهیدش مهدی و جمال و دامادشان سید محمد کدخدا که
همسنگرشان نیز بود، لباس غواصی به تن کرد و به خط عراقی ها یورش برد. 19 دی ماه
1365 برادران ظل انوار شلمچه را از خون خود رنگین کردند. سرانجام پیکر مطهر شهید
کمال ظل انوار در قطعه 8 ردیف 9 دارالرحمه شیراز آرام گرفت.





خاطره از زبان پدر همسر
شهید:



در
سال های قبل از انقلاب من در شرکت نفت آبادان کار می کردم. آن زمان آقا کمال هم جهت
گذراندن دوره سربازی به مسجدسلیمان آمد و چون با هم نسبت فامیلی داشتیم به منزل ما
رفت و آمد می کرد که بعد از مدتی به خواستگاری دخترم آمد و داماد خانواده ما شد.
بعد از سربازی در یکی از شرکت های آبادان استخدام شد و به دلیل تحصیلات و توانمندی
هایی که داشت، خیلی زود به عنوان مدیرعامل شرکت انخاب شد. آن زمان بیش از صد مهندس
آمریکایی و انگلیسی زیر مجموعه آن شرکت بودند و آقا کمال نیز با اینکه هم حقوق
بالایی داشت و هم منزل سازمانی؛ اما بعد از پیروزی انقلاب و ورود حضرت امام خمینی(ره)
به کشور، همه چیزهایی را که به دست آورده بود را کنار گذاشت و قصد رفتن به شیراز
کرد. به او گفتم: اما تو اینجا همه چیز داری! در جوابم گفت: الان انقلاب به من
نیاز دارد، من هم می خواهم در این حرکت
انقلابی نقشی داشته باشم.



وصیت نامه شهید کمال ظل
انوار
به فرزندش:



شاید تا مدتی قبل، به طور زبانی در
بین دوستان و آشنایان طلب شهادت می کردم؛ ولی وقتی که در تنهایی به شهادت فکر می
کردم در زوایای قلبم، مهر پسرم حسین که به
عشق حضرت امام حسین (ع) این نام را برای او انتخاب کرده بودم، مانعی شده بود بین
من و شهادت؛ ولی با شنیدن خبر کشته شدن هزاران زن و مرد و مخصوصا کودک بی گناه،
خدا را شکر کردم که در این لحظه دل از مهر فرزندم گسسته و به انتظار شهادت نشسته
ام و دیگر فاصله و مانعی بین من و معشوقم نیست
.



پسرم حسین من با خدای خود عهد کرده ام
تا پایان جنگ و تا یکسره شدن وضع بین ایران و عراق در منطقه بمانم و این را می دانم
که این آخرین جنگ ما نیست و تازه این اول جنگ است. جنگ مستضعفین با مستکبرین، جنگ
حق با باطل و خداوند وعده پیروزی را به ما داده است و این را بدان که ابر قدرت ها که
در اصل چیزی جز به طبل تو خالی نیستند، به این سادگی دست از سر ما بر نمی دارند و
ان شاالله تو هم بزرگ می شوی و این جنگ را ادامه می­دهی و فرزند تو نیز همچنین تا
آزادی قدس و ظهور مهدی (عج) و آزادی تمام مستضعفین جهان
.



پسرم نام تو را حسین گذاشتم که حسین
وار زندگی کنی و هر لحظه از زندگیت به یاد داشته باش که هر ماهی محرم است، هر روزی
عاشوراست و هر زمینی کربلاست و این مسوول
یت
شیعه بودن به گردن توست که در راه عقیده خود جهاد کنی و هیچگاه زیر بار زور نروی و
همیشه در مقابل باطل از حق دفاع کنی، هر چند که به ضرر تو باشد. حسین جان نام
فرزندت را مهدی بگذار و سعی کن همچنان که خودت حسین وار زندگی می کنی، فرزندت را
آماده رزم در رکاب حضرت مهدی (عج) سازی
.



همسر عزیزم ان شاالله که مرا به خاطر
رنجش هایی که گاهی اوقات باعث آن می شدم ببخشی. پسرم را به دست تو و جدت پیغمبر
اکرم (ص) می سپارم
از تمام دوستان و آشنایان به خصوص
مادر عزیزم طلب عفو و آمرزش می کنم و از برادرانم مهدی و جمال که خیلی دوستشان می
دارم خواهش می کنم که نهایت سعی خود را در تربیت حسین انجام دهند و از طرف من
بیشترین سهم در تربیت حسین، به عهده مهدی و جمال می باشد. تا آنجا که فکر می کنم
به کسی بدهکار نیستم؛ ولی اگر کسی رجوع کرد او را راضی کنید
.





کمال ظل انوار  1359/8/24
  • گروه خبری : آخرین اخبار,اخبار وب دا
  • کد خبری : 68289
کلیدواژه
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

تنظیمات قالب