جهش تولید با مشارکت مردم
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
جهش تولید با مشارکت مردم
  • 1403/04/25
  • - تعداد بازدید: 165
  • زمان مطالعه : 2 دقیقه
همراه با شهدا؛

شهید «عباس کریمی»

در طی بیش از سه سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت.

همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و در ادامه نیز با شهدای مدافع حرم استان که در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب(س) در سوریه به شهادت رسیدند و سپس با شهدای استان فارس آشنا شدیم.

این بخش از «همراه با شهدا» به شهید «عباس کریمی»، از شهدای هشت سال دفاع مقدس استان فارس اختصاص دارد تا با زندگی و شخصیت این شهید والامقام، بیشتر آشنا شویم.

شهید «عباس کریمی»

تاریخ و محل تولد: 15 دی 1346 در روستای مزایجان شهرستان بوانات

تاریخ شهادت: 29 خرداد سال 1365

شهید «عباس کریمی» پانزدهم دی 1346 در روستای مزایجان شهرستان بوانات دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا دوره متوسطه در رشته اقتصاد ادامه داد.  در 18 سالگی به همراه چند تن از دوستان عازم جبهه‌های نبرد شد و سرانجام بعد از 6 ماه نبرد با دشمن، بیست و نهم خرداد سال 1365 به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار شهدای مزایجان بوانات به خاک سپرده شد.

بخشی از وصیت نامه شهید شهید «عباس کریمی»

« بسم الله الرحمن الرحیم

ولا تحْسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل اللّه أمْواتًا بلْ أحْیاءٌ عنْد ربّهمْ یرْزقون.

چنین مپندارید آنان که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و در نزد خدای خویش روزی می‌خورند.

پدر و مادر و خواهر و برادر و همسرم

من هدفم الله بود و کورکورانه از کسی پیروی نکردم، این را هم بدانید که من ایمانم را از دست نمی‌دهم و هیچگاه خدا را از یاد نخواهم برد و آخرین خداحافظی را در روستا کردم و راهی جبهه‌ حق شدم.

جبهه‌ای که در آن کافران بعثی، برادران و عزیزان ما را به شهادت می‌رسانند و یا اسیر می‌کنند که آنان را با وحشیانه ترین وجهی به شهادت می‌رسانند و یا در کردستان، این مزدوران آمریکایی در برابر جمهوری اسلامی قد علم کرده و برادران ما را به شهادت می‌رسانند.

در این برهه از زمان وظیفه دینی خود دانسته و به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع) زمان لبیک گفته تا خمینی کبیر، روح خدا را پشتیبان باشم.

درود بر پدر و مادرانی که در دامن آنان فرزندانی پرورش می‌یابند که شهادت را سعادت می‌دانند و شهادت جگر گوشه‌هایشان برایشان افتخار است.

به مادر و خواهر و برادر و همسرم توصیه می‌کنم که برای من گریه نکنند، زیرا می‌ترسم که گریه شما در روحیه دیگر دوستانم اثر بگذارد و آنان را از پیمودن راه حق منصرف کند.

برادر، خواهر، مادر و همسرم فکر نکنید که من را به زور به جبهه بردند من با شور و اشتیاق خودم به جبهه رفتم.

25 دی ماه 1360.

والسلام.»

پایان خبر

  • گروه خبری : آخرین اخبار,اخبار وب دا
  • کد خبری : 104207
حمید تهرانی
خبرنگار

حمید تهرانی

تنظیمات قالب