جهش تولید با مشارکت مردم
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
جهش تولید با مشارکت مردم
  • 1402/03/29
  • - تعداد بازدید: 871
  • زمان مطالعه : 4 دقیقه
همراه با شهدا؛

شهید «حبیب روزیطلب»

در طی بیش از سه سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت.

همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و در ادامه نیز با شهدای مدافع حرم استان که در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب(س) در سوریه به شهادت رسیدند و سپس با شهدای استان فارس آشنا شدیم.

این بخش از «همراه با شهدا» به شهید «حبیب روزیطلب»، از شهدای هشت سال دفاع مقدس استان فارس اختصاص دارد تا با زندگی و شخصیت این شهید والامقام، بیشتر آشنا شویم.

شهید «حبیب روزیطلب»

تاریخ و محل تولد: 23 مرداد 1339 در شیراز

تاریخ و محل شهادت: 19 آبان 1361 در عملیات محرم، تپه 175 شرهانی

شهید «حبیب روزیطلب» در 23 مرداد سال 1339 در شیراز دیده به جهان گشود.

تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم در شیراز گذراند و با شرکت در کنکور سراسری در در رشته‌ علوم‌ انسانی‌ شاخه جامعه‌شناسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. او ضمن تحصیل در دانشگاه به حوزه علمیه قم می‌رفت و به یادگیری علوم اسلامی نیز می‌پرداخت.

با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه‌ شد و در عملیات‌های مختلفی شرکت کرد و سرانجام 19 آبان سال 1361 در عملیات محرم تپه 175 شرهانی به شهادت رسید و همانطور که قبلاً به دوستانش گفته بود که «هیچ دلم نمی‌خواهد ذره‌ای از جسمم بر زمین باقی بماند»، مفقودالجسد شد.

بخشی از متن خاطره ای درباره شهید «حبیب روزیطلب»

محمد نوربخش همرزم شهید «حبیب روزیطلب» در خاطره‌ای می‌نویسد:

شب دوم خرداد سال 1361 بود. آماده حرکت به سمت خرمشهر بودیم. یک لودر آمد و بخشی از خاکریز جلو ما را باز کرد. بچه‌های تخریب هم وارد شدند و در میدان مینی که روبروی ما بود، معبری باز کردند.

منورهایی که گاه و بیگاه در آسمان می‌ترکید، مسیر حرکت ما را کاملاً مشخص کرده بود. در فاصله دویست متری ما از روی همین دژ به سمتی که ما بودیم، یک تفنگ چهار لول مسیر حرکت ما را یکنواخت می‌زد. گلوله زیادی هم می‌ریخت، خیلی از مین‌ها به خاطر اثابت گلوله‌های همین تیربار منفجر شدند، اما ما تلفات کمی با این تیربار دادیم.
به هر ترتیب به پایین دژ رسیدیم. حالا مشکل بالا رفتن از این دیواره بود. شیب و ارتفاع زیاد و صاف بودن دیواره باعث شده بود که بالا رفتن از آن به این راحتی‌ها نباشد. بچه‌ها سعی می‌کردند، اما تا نیمه آن‌که می‌رفتند سر می‌خوردند. در بین بچه‌ها من از همه سبک‌تر بودم و تنها کسی بودم که کفش ورزشی میخ‌دار به پا داشتم. حبیب به سمت من آمد و گفت: محمد تو می‌تونی بری بالا؟

گفتم: چرا که نه!

تعدادی چفیه را از بین بچه‌ها جمع کرد و مثل طناب به هم گره زد و به دستم داد و گفت: یا علی، محمد برو بالا!

چفیه‌ها را دور گردنم انداختم، خیز برداشتم و به سمت دژ دویدم. تا لبه رسیدم اما سر خوردم. چند بار دیگر هم‌دستم به لبه رسید، اما لبه دژ جای دست نداشت و به پایین برگشتم. بالاخره چندمتری عقب خیز برداشتم، با تمام توان به سمت دژ دویدم و خودم را به بالا کشیدم.

تا روی دژ رسیدم، بدنم سوخت و روی زمین افتادم. چند لحظه‌ای گیج و منگ بودم. هر چه اطرافم را نگاه می‌کردم همه‌جا برایم غریب بود. چنددقیقه‌ای طول کشید تا به خودم آمدم و فهمیدم کجا هستم. موج انفجار خمپاره 60 تا به بالا رسیده بودم، به من خورده بود.

به سمت محلی که بالا آمده بودم برگشتم. یک سمت چفیه را در دستم محکم گرفتم و دنباله آن را پایین انداختم. تا نیمه دژ رسید. یکی از بچه‌ها خیز برداشت، دوید و آن را گرفت. کمک کردم تا بالا آمد. بعد هم نفرات بعدی با کمک همین طناب به‌سرعت خودشان را بالا کشیدند. چند نفر از بچه‌ها به‌سرعت به سمت چهار لول رفتند و با آرپی‌جی آن را خاموش کردند. این چهار لول که از کار افتاد، انگار آرامش به خط آمد. اما هنوز یک تیربار در فاصله نسبتاً طولانی به ما روی دژ را می‌زد.(منبع: کتاب قلب های آرام)

فرازی از وصیت نامه شهید «حبیب روزیطلب»

در همه کارهایتان خدا را در نظر داشته باشید چون هنگامی که هدف رضای خدا باشد، همه مسائل و مشکلات حل می شود و زندگی لذّت بخش می گردد .
خدایا از تو میخواهم که حالی به ما عطا کنی تا بفهمیم که در زیانیم و قدر لحظه لحظه عمرمان را بفهمیم .

خدایا اگر گناهان و نافرمانی های ما زیاد است، اما پشیمانیم و دریای بخشش تو با عظمت تر است .

خداوندا از تو میخواهم که ما را جزء مجاهدین راهت قرار دهی .

پایان خبر

  • گروه خبری : آخرین اخبار
  • کد خبری : 87729
حمید تهرانی
خبرنگار

حمید تهرانی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

تنظیمات قالب