همراه با شهدا؛
شهید «جلیل صادقی فرد»
در طی بیش از سه سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت.
همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و در ادامه نیز با شهدای مدافع حرم استان که در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب(س) در سوریه به شهادت رسیدند و سپس با شهدای استان فارس آشنا شدیم.
این بخش از «همراه با شهدا» به شهید «جلیل صادقی فرد»، از شهدای هشت سال دفاع مقدس استان فارس اختصاص دارد تا با زندگی و شخصیت این شهید والامقام، بیشتر آشنا شویم.
شهید «جلیل صادقی فرد»
تاریخ و محل تولد: یکم مهر 1324 شهرستان استهبان
تاریخ و محل شهادت: یکم مهر سال 1365 در جزیره مجنون
شهید «جلیل صادقی فرد» یکم مهر سال 1324 در شهرستان استهبان دیده به جهان گشود.
دوران ابتدایی را تا ششم با موفقیت پشت سرگذاشت، اما پس از آن برای تامین معاش زندگی به کمک پدر شتافت. پس از پایان این دوره ازدواج کرد و به اصفهان رفت و 5 سال در بهداری ذوب آهن اصفهان مشغول کار شد. پس از 5 سال کار و زحمت استعفا داد و با خانواده به استهبان بازگشت و در آموزش و پرورش مشغول به کار شد.
با آغاز جنگ تحمیلی عزم خود را جزم کرد و راهی جبهه جنگ شد و تا زمان شهادتش 10 مرتبه به جبهه رفت و سرانجام یکم مهر سال 1365 در جزیره مجنون به شهادت رسید.
پیکر پاک این شهید بزرگوار در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد.
بخشی از متن مناجات نامه شهید «جلیل صادقی فرد»
«بسم الله الرحمن الرحیم
«نعمت درد را بشناسیم»؛ من اعتقاد دارم که خدای بزرگ، انسان را به اندازه درد و رنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش میدهد و ارزش هر انسانی به اندازه درد و رنجی است که در این راه متحمل میشود و میبینیم که مردان خدا بیش از هر کس در زندگی خود، گرفتار بلا و رنج و درد شدهاند.
امام علی (علیه السلام) را بنگریم که متحمل دردها در دوران زندگی خویش بوده است که گویی بند بند وجودش را درد و رنج جوش خورده است؛ امام حسین(ع) را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه فرو رفت که نظیر آن در عالم دیده نشده است و زینب کبری را ببیند که با درد و رنج انس گرفته است.
درد، دل آدمی را بیدار می کند. روح را صفا میدهد. غرور خودخواهی را نابود میکند، نخوت و فراموشی را از بین میبرد و انسان را متوجه وجود خود میکند. انسان گاه گاهی خود را فراموش می کند، فراموش می کند که بدن دارد، بدنی ضعیف و ناتوان که در مقابل رویدادها و در زمان کوتاه و ناچیز آسیبپذیر است.
فراموش می کند که همیشگی نیست و چند صباحی بیشتر نمی ماند. فراموش می کند که جسم مادی او نمی تواند با روح او هم پرواز شود. لذا این انسان احساس ابدیت و مطلقیت و غرور قدرت میکند. سرمست پیروزی و اوج آمال و آرزوهای دور را از خود بیخبر از حقیقت تلخ و واقعیتهای عینی وجود به پیش میتازد و از هیچ ظلم و ستم روگردان نمیشود، اما درد، آدمی را به خود می آورد.
حقیقت وجود به آدمی می فهماند و ضعف و زوال و ذلت خود را درک می کند و دست از غرور کبریائی بر می دارد و معنی خودخواهی و مصلحت طلبی و غرور را میفهمد و آنرا توجیه نمی کند.»
برای مشاهده وصیت نامه شهید نیز، اینجا کلیک کنید.
پایان خبر
نظر دهید