سرمایه گذاری برای تولید
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
سرمایه گذاری برای تولید
  • //
  • - تعداد بازدید: 477
  • زمان مطالعه : 4 دقیقه
همراه با شهدا؛

شهید «اله قلی جوکار»

در طی بیش از سه سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت.

همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و در ادامه نیز با شهدای مدافع حرم استان که در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب(س) در سوریه به شهادت رسیدند و سپس با شهدای استان فارس آشنا شدیم.

این بخش از «همراه با شهدا» به شهید «اله قلی جوکار»، از شهدای هشت سال دفاع مقدس استان فارس اختصاص دارد تا با زندگی و شخصیت این شهید والامقام، بیشتر آشنا شویم.

شهید «اله قلی جوکار»

تاریخ و محل تولد:  24 اردیبهشت سال 1338 در روستای تربل جعفری از توابع داریون

تاریخ و محل شهادت: 15 آذر سال 1365 در عملیات کربلای 4 منطقه خرمشهر

24 اردیبهشت سال 1338 در روستای تربل جعفری در 60 کیلومتری شرق شیراز از توابع داریون دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم گذراند. سال 1358 در سپاه پاسداران مشغول خدمت شد و همان سال ازدواج کرد.

با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه نبرد شد و سرانجام 15 آذر سال 1365 در عملیات کربلای 4 منطقه خرمشهر با اصابت خمپاره آسمانی شد. پیکر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد.

بخشی از متن نامه شهید «اله قلی جوکار»: مجاهد کسی است که با نفسش جهاد کند

«بسمه تعالی

با سلام درود به مهدی موعود و نایب بر حقش امام خمینی و سلام به تمامی رزمندگان که با جان فشانی‌ها و ایثارگری‌ها در برابر دشمن ایستادگی می‌کنند و سلام درود به تمامی شهیدان اسلام و انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی.

سلام پدرم و مادرم و همسرم و برادران. پس از عرض سلام و سلامتی شما را از درگاه ایزدمتعال خواستارم و امیدوارم که همیشه خوشحال خندان باشید و هیچ ناراحتی نداشته باشید. باری اگر از حال اینجانب علی جوکار خواسته باشید الحمدالله سلامتی برقرار است که یکی از نعمت‌های خداوند است و هیچ ناراحتی ندارم.

نامه پر محبت شما در تاریخ 2 آبان سال 1362 به ‌دستم رسید، خوشحال شدم. من هنوز موفق نشدم تلفن بزنم از طرف من نگران نباشید من حالم خوب است و هیچ ناراحتی ندارم و مأموریت به تمام رسیده ولی چند روز دیگر می‌مانم. اگر عمری باشد بماند بعد به مرخصی می‌آیم.


برایم بنویسید در چه حالی هستید. خانواده قمر برایم بنویسید که آیا با ماندن من در جبهه موافق است یا نه . برایم بنویسید و همچنین مادرم آیا راضی است من در جبهه بمانم آن را برایم بنویسید. من دلم برای جبهه پر کشیده، نمی‌شود از جبهه دور شوم. والله اگر مجرد بودم، اصلاً بر نمی‌گشتم وضع خیلی از جبهه‌ ها خوب است؛ فعلاً درجبهه ما خبری از عملیات نیست، ولی فعلاً به راننده خیلی احتیاج است و همچنین رزمنده. وظیفه‌ ما است که بمانیم و امیدوارم که شما هم ناراحت نباشید. برایم بنویسید موافق هستید که برای سه ماه دیگر تجدید کنم من که خیلی دلم می‌خواهد بمانم.

سلام تمامی بستگان دوستان را می‌ رسانم. سلام همسایگان را می‌رسانم. سلام علی ضامن را می‌رسانم و بگویید که من یک روز بعد از اینکه به شیراز بروی به آشپزخانه آمدم هم کار داشتیم و هم احوالی از شما بگیرم و گفتند مثل دیروز رفته بگو مگر قرار نشد که روز اول برج به لشکر بیایی من از خط آمدم به لشکر هر چه گشتم ندیدمت.


لا اله الا الله باز هم این نامرد صدام دستش به روی مردم مسجد سلیمان و بمباران باز شد و چندین از خانواده ‌های هموطنان ما را را خراب کرد هم‌ اکنون که این نامه آخر را می‌نویسم. ساعت 8 شب روز چهارشنبه است و رادیو اعلام کرد که صدام با موشک باز دو شهر را زد. واقعاً خیلی ناراحت کننده است خداوند به بازماندگان شهدا صبر عنایت کند. خداحافظ خداحافظ به امید دیدار به امید زیارت کربلا.

امر جنگ مسئله اصلی خودمان قرار بدهیم. مجاهد کسی است که جهاد کند با نفسش در طاعت و عبادت خداوند عزوجل.

4 آبان سال 1362 روز چهارشنبه ساعت 8 شب در مقر تاکتیکی 106 واقع در پاسگاه نفت عراق.

من اله توفیق.

والسلام.»

پایان خبر

 

  • گروه خبری : آخرین اخبار
  • کد خبری : 88439
حمید تهرانی
خبرنگار

حمید تهرانی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

تنظیمات قالب