سرمایه گذاری برای تولید
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
سرمایه گذاری برای تولید
  • 1404/02/01
  • - تعداد بازدید: 108
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه
همراه با شهدا؛

با شهید «ابوطالب اقبال» بیشتر آشنا شویم

در طی بیش از سه سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت.

همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و در ادامه نیز با شهدای مدافع حرم استان که در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب(س) در سوریه به شهادت رسیدند و سپس با شهدای استان فارس آشنا شدیم.

این بخش از «همراه با شهدا» به  شهید «ابوطالب اقبال»، از شهدای هشت سال دفاع مقدس استان فارس اختصاص دارد تا با زندگی و شخصیت این شهید والامقام، بیشتر آشنا شویم.

شهید «ابوطالب اقبال»

تاریخ و محل تولد: 3 مرداد سال 1345 در روستای هیربدان شهرستان داراب

تاریخ و محل شهادت: 6 فروردین سال 1365 در اروند کنار

شهید «ابوطالب اقبال» سوم مرداد سال 1345 در روستای هیربدان شهرستان داراب دیده به جهان گشود.

تحصیلات خود را تا چهارم متوسطه در رشته برق ادامه داد.

دانش آموز بود که راهی جبهه شد و سرانجام ششم فروردین سال 1365 در اروند کنار به شهادت رسید.

پیکر پاکش در روستای هیربدان شهرستان داراب به خاک سپرده شد.

بخشی از وصیت نامه شهید «ابوطالب اقبال»

جانم، هدیه ای ناقابل در راه خدا

«پدران، برادران، خواهران و مادران دلسوز؛

لحظه، لحظه‌ی حساسی است و دشمن نفس‌های آخرش را می‌کشد، اگر از این لحظه‌ها غفلت کنیم، اسلام به خطر می‌افتد و باید فردای قیامت جوابگوی خداوند و معصومین و شهدا باشیم.

بنده حقیر به عنوان یک برادر کوچکتر خودتان از شما می‌خواهم که فرامین رهبر کبیر انقلاب اسلامی که از قرآن سرچشمه می‌گیرد، اجرا کنید. در این زمان ثبات انقلاب و اسلام در سایه اطاعت از امام است.

پدر و مادر گرامیم؛

من بیش از امانتی ناچیز از طرف خداوند نزد شما نبوده‌ام، چنانچه در این راه مقدس رحمت خدا نصیب حال من شد، نباید به خاطر از دست دادن این شخص گناهکار گریه کنید و ناراحتی به راه اندازید، به یاد امام حسین(علیه السلام) گریه کنید که خون من و امثال من در برابر خون این امام معصوم(ع) هیچ گونه ارزشی ندارد. 

خب اگر ما کشته شویم یک کارت و پلاکی برای شناسایی داریم، اما امام حسین(علیه السلام) چه داشت؟ یک پیراهن کهنه در بدن داشت که قطعه قطعه و همراه بدنش زیر سم اسب‌ها لگد کوب شد و قابل شناسایی نبود. یعنی این فرزند شما، که می‌خواهید این قدر برایش گریه و زاری کنید، خون این فرزند از خون هفتاد و دو تن حضرت زینب(سلام الله علیها) عزیزتر بوده یا از خون دیگر برادرانمان که ما در مقابلش هیچ هستیم؟

در پایان از تمامی اقوام، آشنایان و دوستان می‌خواهم که مرا حلال کنند. وصیت من این بود.

والسلام.

پروردگارا به امام عزیزمان طول عمر و به رزمندگان ایمان و به خانواده‌های شهدا صبر عنایت بفرما.

مورخ 25 اسفندماه 1364

ابوطالب اقبال.»

پایان خبر

 

  • گروه خبری : آخرین اخبار,اخبار وب دا
  • کد خبری : 121938
کلیدواژه
حمید تهرانی
خبرنگار

حمید تهرانی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

تنظیمات قالب