همراه با شهدای مدافع حرم
شهید حاج عبدالرسول استوار محمودآبادی
.
در طی بیش از یک سال
گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس که
در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در
بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده اند،
آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت. همچنین در ادامه با
شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان
گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و 9 شهید مدافع سلامت
دانشگاه را در این بخش معرفی کردیم. در ادامه با شهدای مدافع حرم آشنا می شویم که
مطلب امروز بخش همراه با شهدا به شهید «عبدالرسول استوار»، از شهدای مدافع حرم استان فارس
اختصاص دارد.
شهید حاج عبدالرسول استوار محمودآبادی
شهید سرلشکر حاج عبدالرسول
استوار متولد شهر کوار و بزرگ شده شهر شیراز بود. او از شاگردان و نزدیکان شهید
محراب آیت الله دستغیب(ره) و از جوانان انقلابی شیراز به شمار می رفت.
حاج عبدالرسول از ابتدای
جوانی با شروع دفاع مقدس عازم جبهه های غرب و جنوب شد و در لشکر 19 فجر و تیپ
مستقل 35 امام حسن (ع) به عنوان فرمانده گردان، مسوول اطلاعات و عملیات لشکر،
فرمانده تیپ مستقل به دفاع از کشور پرداخت و بارها مجروح و مصدوم شیمیایی شد. مسوولیت
آموزش و اطلاعات نیروی زمینی سپاه، موسس نیروی ویژه صابرین سپاه، فرماندهی قرارگاه
مدینه منوره در جنوب کشور و فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهداء در شمال غرب کشور از
جمله عرصه های خدمت همرزم سردار سلیمانی پس از دوران دفاع مقدس بود. او همزمان در
کنار فرماندهی و مسوولیت هایش در سپاه، تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی
ارشد در رشته جغرافیای نظامی، در دانشگاه امام حسین (ع) به پایان رساند.
پس از آن در عرصه
های فرهنگی کشور مسوولیت مدارس سپاه را عهده دار شد، مسوولیت پیاده سازی الگوی طرح
تحول و سند چشم انداز نظام آموزشی مدارس کشور به او واگذار شد. هم چنین در سال های آخر عمر
پربرکت خویش مسوولیت موسسه راهیان کوثر را در کشور بر عهده گرفت و پژوهش هایی را در
داخل و خارج از کشور در زمینه مسایل آموزشی انجام داد که حاصل این پژوهش ها کتابی
با عنوان «معلم» است که تاکنون راهنمای تدریس معلمان در موضوعات آموزشی- دینی قرار گرفته است.
شهید استوار در سال های
1392 تا 1398 به صورت مداوم و مقطعی در سوریه حضور داشت و در دفاع از حریم اهل بیت
(ع) در مقابل گروه های تکفیری، دوشادوش سرداران شهید حاج قاسم سلیمانی و حاج حسین
همدانی در سوریه و عراق مجاهدت کرد.
او در سوریه
فرمانده یگان های دفاع وطنی و مسوول کمیته بازسازی ارتش سوریه بود و ستاد بازسازی
ارتش سوریه را ایجاد کرد تا فعالیت های مستشاری ایران در سوریه را به کمترین میزان
برساند. شاخص ترین عملیات های او در نبل الزهرا و چندین منطقه از اطراف حلب بود که
به خاطر طراحی و فرماندهی عملیات توسط او، این مناطق به سرعت آزاد شد.
سردار استوار
اواخر تابستان 1399 در ماموریت اخیر و مستشاری خود در کشور عراق به کرونا مبتلا گشت و ناچار برای مداوا به ایران بازگشت و به دلیل مصدومیت شیمیایی دوران دفاع مقدس، با شدت یافتن
بیماری در بیمارستان بقیه الله (عج) تهران بستری شد. سرانجام پس از تحمل دردهای فراوان نتوانست
در برابر این بیماری مقابله کند و بعد از 75 روز اغماء، مصادف با
15 آذرماه سال 1399 به شهادت رسید و به یاران شهیدش پیوست.
خاطره شهید از زبان فرزندش:
- مادرم
همیشه پدر را همراهی می کرد و هیچ زمانی یادم نمی آید که مخالف فعالیت های پدر بوده باشد. در برهه ای از زمان، به خاطر ماموریت های پدرم، غربت و دوری از خانواده اش را
چشید؛ اما همیشه یاریگر پدر بود و به خاطر همین صبوری ها پدرم همیشه می گفت: یکی از نعمت های بزرگی
که خداوند به من عطا کرده، حضور مادرتان در زندگی ام بوده است.
- این تصور که
عده ای می گویند نظامی ها از روحیه های سخت و تندی برخوردار هستند، اشتباه است. من
خودم به شخصه پدر را همیشه به چشم رفیق می دیدم. البته احترام و ارزش ها در کنار
صمیمیت بین ما حفظ می شد. این صمیمیت منحصر به رابطه من و برادرهایم با پدر نبود؛
بلکه پدرم با تمام جوان های فامیل همین ارتباط صمیمانه را داشت.
- هر وقت که با پدر به گلزار شهدای
شیراز می رفتیم، پدر به نقطه ای اشاره می
کرد که خالی بود و می گفت: «اینجا را برای من خالی گذاشتند و برای من است». پس از
شهادت از مسوول سپاه شیراز خواستیم که آن نقطه را برای پدر در نظر بگیرند. آنها
تعجب کرده بودند و نمی دانستند کجاست! پس از بررسی متوجه شدند پدر همیشه به ردیفی
اشاره کرده است که چند شهید گمنام در آنجا دفن هستند و این نکته را ما هرگز دقت نکرده
بودیم. آن قطعه، دور از قطعه فرماندهان بود و پدر با این انتخابش نشان داد که مثل
همیشه خود را در جایگاه سرباز دیده است.
شهید از زبان همرزمش:
- عبدالرسول گویا با پیامی آمده بود که باید پیام رسان انقلابی باشد که اقصی
نقاط عالم را به مانند انفجار نور درنوردید و با رشد و نمو انقلاب اسلامی رشد
کرد. حاج رسول در زمان جنگ به سرعت مسوولیت های کلیدی و سخت را پیمود، گویا
خداوند او را برای آزمون های سخت در سوریه و لبنان آبدیده می کرد. روزها
و شب ها کمتر دیده می شد که رسول به مرخصی برود و تمام زندگیش را وقف مبارزه با دشمن و دفاع مقدس .نمود
- شهید
استوار همواره در طراحی های دفاعی برای حفظ کیان جمهوری اسلامی در فرماندهی
قرارگاه مدینه و فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) نقش اول را داشت. ای کاش می شد
ابتکارات و نوآوری های او را در عراق و سوریه و لبنان بیان نمود. مردی چند بعدی،
نظامی فوق العاده اطلاعاتی و عملیاتی و در عین حال ایده پرداز فرهنگی که امور مدارس ویژه را
طراحی می کرد. او در عین حال آن قدر روحیه لطیفی داشت که با شنیدن نام اهل بیت (ع) به ویژه مظلومیت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) همه وجودش می لرزید .
- حاج عبدالرسول رفیق
شفیق سردار دل ها، شهید سلیمانی قهرمان و بی اغراق فرمانده عملیات آزادسازی
نبل و الزهرا بود. قطعا راه و رسم و منش او را در امتداد مکتب سلیمانی بایستی به
جرات مکتب حاج رسول نامید.
نظر دهید