همراه با شهدا؛
شهید «داریوش کیانی»
.
در طی
بیش از سه سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های
دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان
غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب
تقدیم کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت.
همچنین
در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران
کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و در
ادامه نیز با شهدای مدافع حرم استان که در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب(س) در سوریه
به شهادت رسیدند و سپس با شهدای استان فارس آشنا شدیم.
این بخش
از «همراه با شهدا» به شهید «داریوش کیانی»، از شهدای هشت سال دفاع مقدس
استان فارس اختصاص دارد تا با زندگی و شخصیت این شهید والامقام، بیشتر آشنا شویم.
شهید داریوش کیانی
تاریخ و محل تولد: سال
1349 در روستای مشتکان شهرستان ممسنی
تاریخ و محل شهادت: دهم
بهمن 1363 در پاسگاه زید
شهید
«داریوش کیانی» سال 1349 در روستای مشتکان شهرستان
ممسنی در خانواده ای متدین دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و سپس
دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت به پایان رساند. شهید کیانی برای ادامه
تحصیل راهی ممسنی شد و دوران دبیرستان را در مدرسه روحانینیا پشت سرگذاشت.
او
جوانی پرهیزکار بود و ساده بودن و ساده زیستن را از سرور و مولایش حسین علیه
السلام آموخته بود.
داریوش، جهادگری پرتلاش بود
که بیشتر اوقات فراغت خود را صرف همکاری و کمک به مستمندان میکرد. سال سوم
دبیرستان بود که سنگر جبهه را به سنگر مدرسه ترجیح داد و یکم آبان ماه 1363 برای
پاسداری از اسلام و میهن اسلامی عازم جبهه نبرد شد.
مدت
شش ماه را در جبهه پنجوین و جزیره مجنون گذراند و در حمله خیبر شرکت کرد و دچار
موج انفجار شد. مدت کوتاهی را برای درمان در بیمارستان عربنیا شهرستان قم بستری
بود که پس از بهبود نسبی بار دیگر راهی جبهههای نبرد شد. وی سرانجام دهم بهمن ماه
1363 در محل پاسگاه زید به آرزوی دیرینهاش رسید و شربت شهادت را نوشید.
فرازی از وصیت نامه
شهید:
هیهات
ای دوستان محبوبم؛
ما
همه از معشوقمان دور هستیم. باید آنقدر چشمها اشک و قلبها با تضرع و خشوع ناله
کنند تا خالص شوید. آن وقت میفهمید که یار نزدیکتر از من به من است. این عجبتر
که من از وی دورم آن زمانی که قلبها اوج میگیرد، نیتها صادق میشود، قدمها
الهی و چشمها پاکبین میشود. آری آن همان زمان است که انسان خالص و صالح میشود
و با معبودش خلوت میکند و مناجات میکند.
و
ای خانواده محترمم؛
همین
طوری که من برای امام دعا میکنم در نیمههای شب و بدنم با اسمش میلرزید شما هم
همانطور برای سلامتی او دعا و نماز شب بخوانید و با خانوادههای مجروحین و مظلومین
و شهداء ملاقات کنید و تا لحظهای که توان دارید به یاد مستضعفین باشید تا خدا شما
را رستگار کند و موانع و مواضع خود را کاملا برای کسانی که ضد امام و اسلام هستند
مجهز و آماده کنید.
نظر دهید